............

حال گذاشتن عنوان واسه این پست را نداشتم ، آخه 2 تا عکس هم عنوان میخواد ؟؟؟

خب ؛ پریروز رفتیم کوه ، خیلی عجله ای راه افتادیم و من هم دوربین بدون شارژ را با خودم بردم ...

خیلی خوش گذشت جای همه ی دوستان خالی ...

نمیدونستم مناظر پاییزی اینقد خوشگله وگرنه هر جوری بود دوربین را شارژ میکردم...

عکس اول مربوط به تنگه ی کاریزان است ، همون جور که از اسمش معلومه ، بالادست روستای کاریزان هستش .

این هم یه حلب 17 کیلویی روغن ه ، که من توش آتیش کردم تا پر ذغال بشه و ببریم تو اتاق تا شب سرما نخوریم ...

وقتی داشتم سوراخش میکردم متوجه این شکل جالب سوراخ ها نشدم وگرنه براش ابرو هم میذاشتم باحال شه ...