مناظر طبیعی

مناظر طبیعی

مناظر طبیعی

مناظر طبیعی

آخرین روزای 90

   بالاخره سال عوضی 90 هم داره به پایان میرسه.

    این سال 90 با این یکی از سخت ترین و بد ترین سال های عمرم بود خوبی هایی هم داشت.

   از هیچ برفی اینقدر که این برف آخر سال 90 خوشحال شدم ،خوشحال نشدم.

   یادواره شهدا بود و باید برا مراسم میرفتم روستا ،البته بابا باید برا مراسم میرفت.

من به محض اینکه رسیدم موتور اون یارو کلانتر تو فیلم کشیش ؛ همونی رفت دنبال خون آشام ها؛ موتور اونو ازش گرفتم و تو 30 سانت برف تنها رفتم کوه تا چند تا عکس بگیرم.

بماند که با خواب های وهشتناکی که شب قبل دیده بودم مطمئن بودم که خانوم گرگه (باتوجه به اینکه کنگرها تازه در اومدن) با گوشت من برا بچه هاش خورشت کنگر میپزه ولی بازم خیلی صفا داد

   آسمون ابی در دوردست به زمین سفید وصل میشد ...

   واقعا زیبا ترین منظره های زندگیم را توی این روز دیدم.


    همه چی رویایی بود و اگه گرگه سر میرسید رویایی تر میشد ؛ من میشدم شنل قرمزی یا شنگول و یا یکی دیگه از این دیونه های تو قصه ....

   خب به هر حال رفتم و عکسیدم و عکساشو گل ورچین کردم و چندتاشو براتون نهادم رو وب تا شما هم در دیدن این مناظر با من سهیم باشید.

خب دیگه حرف مفت زیاد زدم ؛ برید به ادامه مطلب و عکسا رو ببینید....


ادامه مطلب ...

یه کوهنوردیه کوچولو...

    روز انتخابات مارفتیم تربت جام تا رای بدیم،اما تو راه متوجه شدیم شناسنامه هامونو برنداشتیم.

    گفتیم ما که همه راه اومدیم یه کوه بریم یهیاده روی کوچولو داشته باشیم بعد برگردیم مشهد. البته رای دادیم ؛فکر نکنی رای ندادیم! جاتون خالی ناهار را تو کوه خوردیم و بعد حرکت کردم طرف مشهد ؛ رای مون را مشهد دادیم.

   به یه سری دلایل(پیریه و هزار عیب و ایراد!!!) زیاد عکس نگرفتم،چون به همون دلایل نتونستم زیاد راه برم و همون پایین مایینا موندیم .

   به هر حال چند تا عکس جدا کردم برا گذاشتن رو وب؛این عکسا زیاد چنگی به دل نمی زنند ولی قول میدم انشاا... توی تعطیلات عید عکس های فوق العاده ای بذارم.

   تو برنامه هام دارم که توی تعطیلات عید یه سر برم گوردره عکس های اونجا دیدن داره!!!




ادامه مطلب ...

بعد میلیون ها سال یه پست دادم , فکر نکنین مردم.... هستم ولی چون درس میخونم خسته ام

  بیرون که نیمرم از خونه....

مجبورم یکی که اومد خونه ازش عکس بگیرم ....

ایشون یگانه فرزند پسرعموی اینجانب هستند....

امرو اومده خونمون ؛ کلی باهاش بازی کردم ....